بیمه عمر و بازنشستگی
توی خونواده ما رسم بود که دوست داشتیم رو پای خودمون وایستیم و از برای کسی کار کردن زیاد دل خوشی نداشتیم . پدربزرگم جزو کشاورزای نمونه استان بود و هر سال بهترین محصول رو تولید می کرد . پدرمم پسر همون پدر بود و مثل پدربزرگم دوست داشت خودش کار کنه و از اسخدام شدن توی جایی خوشش نمیومد ، به خاطر مدرکش یک شرکت عمرانی تاسیس کرد و ساخت و ساز رو شروع کرد . منم که تو دوره های کارآفرینی شرکت کرده بودم ، دوست داشتم یک کاری برای خودم دست و پا کنم و بتونم چند نفر رو هم تحت پوشش خودم شاغل کنم اما همش ازین می ترسیدم که چجوری می تونم برای آیندم سرمایه ای جمع کنم و اصلا چجوری می تونم بعد از یه مدت خودم رو بازنشسته کنم . اینجور فکرا ذهنم رو اشغال کرده بود تا اینکه پدرم یک روز پیشنهادی به من کرد . . .
به نظر شما ادامه این داستان چه ارتباطی با بیمه عمر می تواند داشته باشد ؟
با تکمیل این داستان و ارسال آن برای ما ، به قید قرعه از جوایز نفیس نقدی و غیر نقدی این سامانه برخوردار شوید . . .